شرمنده ایم ، فقط همین !

شهدا شرمنده ایم...
از خاک تا افلاک یک پرواز بود؛دل کندن از خاک و دل سپردن به افلاک،بهای این پرواز دادن جان بود،دادن جوانی ،دادن خون بود.

پرستوهای زیادی این کوچ عاشقانه را برگزیدند و سینه سپر کردند و دینار زندگی را به قیمت دیدار پرداختند و رفتند...

حال ما مانده ایم؛ و حسرت یک قطره اخلاص از دریای زلال و بی کران اخلاصشان.

شهدا که پر کشیدند،اخلاص هم از میان لشکر مخلص خدا رفت.

شهدا شرمنده ایم!

شرمنده ایم که امانتدار اخلاصی که در مدرسه ی عشق به ما سپردید نبودیم.

شرمنده ایم که اخلاصِ جمله ی "بسیج لشکر مخلص خداست."را گم کردیم.

شرمنده ایم که عطر گلزارتان از مشاممان رخت بربست و ما حتی به بدرقه اش نرفتیم.

شرمنده ایم که یادمان رفت نامتان با وضوی شناخت باید ذکر زبانمان شود نه اینکه هر روز چندین بار نامتان را بر زبان می آوریم فقط به خاطر کوچه و خیابان و جاهایی که به نامتان کردیم،به نامتان کردیم تا فراموشتان نکنیم،اما فقط نام کوچه و خیابان را به ذهن سپردیم، نه شما را...

شرمنده ایم که ادای دین ما به شما و خانواده تان،شد سهمیه ی دانشگاه.

حاج همت! شرمنده ایم که بزرگی نامت،بزرگی بزرگراهی،با بزرگترین ترافیک تهران شد،شرمنده ایم که نمی دانستیم اهمیت بزرگی همت تو،با بزرگی خیابانی که به نامت می کنیم ثابت کردنی نیست، یادمان رفت یاد سردار خیبر،خزان زندگیمان را بهار می کند.

حاج احمد! شرمنده ایم که یادمان رفت بپرسیم چه بر سر تو آمد؟!

شرمنده ایم که فیلم "دموکراسی تو روز روشن" تو روز روشن اکران شد و کسی مظلومیت شما را فریاد نزد.

شرمنده ایم که در فتنه ی 88،خیلی از نامردان به شما تهمت زدند،از خانواده هایتان سوء استفاده کردند و نام شهید را بر هر منافق کشته شده ای گذاشتند.

شهدای 8 ماه دفاع مقدس! شرمنده ایم که وقت نکردیم سر مزارتان فاتحه ای بخوانیم،شرمنده ایم که بنا بر مصلحت،حرفی از شما در رسانه ها نمی زنیم.